شهروندان هر کشوری رنگ و بوی معلمان خود را میگیرند، چراکه تارو پود شخصیت آنها توسط معلمان، بافته و ساخته میشود، به همین علت وظیفه جامعه و دولتمردان در برابر معلمان و مربیان، بس سخت و طاقتفرساست. اگر بخواهیم آنان در نقش حقیقی خود ظاهر شوند و ملت را به سمت تعالی و پیشرفت سوق دهند لاجرم باید اسباب رضایت آنها را فراهم سازیم. به همین خاطر گفته میشود که سطح پیشرفت هر جامعهای به جایگاه معلمان آن وابسته است. چنانچه معلمان صدرنشین باشند و آسودهخاطر به تربیت کودکان و نوجوانان بپردازند، فلاح و رستگاری برای جامعه به ارمغان میآورند و اگر در پیچ و خم زندگی روزمره گرفتار شوند و دغدغهها آنها را آزرده و کمتوان سازد جامعه انسانی با مشکلاتی روبهرو خواهد شد. سالهاست که داد سخن از فضایل و مناقبتهای کار معلمی سر میدهیم اما کمتر اقدام عملی سودمند و نتیجهبخشی را در آن حد شاهد نیستیم. کارهای تکراری در هر سال اثر چندان مثبتی ندارد. تصور میرود که برای حفظ جایگاه و مقام معلم باید هزینههای زیادی صرف کنیم درحالی که اگر مدیریت و برنامهریزی صحیح بر مدارس و ادارات آموزش و پرورش حاکم باشد با کمترین بودجه میتوان از مقام معلم مراقبت کرد. از مناسبات اداری گرفته تا خدمات مستقیمی که به معلمان ارائه میشود نیازمند بازنگری و پالایش است. تحقیقات نشان میدهد که اگر افراد در محیط کار خود احساس احترام و عزت کنند انگیزه بیشتری برای فعالیت خواهند داشت در نتیجه بازده کار نیز افزایش مییابد. در مواردی برای انجام یک کار اداری چنان عرصه بر معلم تنگ میشود که گاها شوق تدریس در وجودش کمرنگ میشود. اگر قرار است خدماتی به معلم داده شود آیا بهتر نیست احترام او را در این کار حفظ کنیم؟ آیا دادن کالاهای بعضا نامرغوب عزت معلم را در نزد خانوادهاش خدشهدار نمیکند؟ آیا روشهای دادن هدیه به معلم مقام وی را نزد دانشآموزانش زیر سوال نمیبرد؟ آیا کمتوجهی به شایستگیها و توانمندیها در سطوح مختلف آموزش و پرورش نوعی بیاحترامی به معلمان محسوب نمیشود؟ بسیاری از کارهای ریز و درشت را میتوان نام برد که بهطور غیرمستقیم احترام به معلم را در پی داشته باشد ازجمله: کیفیت مکان استراحت و ارائه خدمات در زنگ تفریح، کیفیت میز و صندلی معلم، کیفیت و روش دادن هدیه به معلم، مشارکت بیشتر معلمان در تصمیمگیریها، بهبود گردش کار اداری معلمان، کیفیت ارائه خدمات بانکی، بهبود خدمات گردشگری و مسافرت فرهنگیان، بهسازی روابط بین معلم و مدیران، اولیا و دانشآموزان، برنامهریزی برای شرکت در غم و شادی فرهنگیان و.... همه اینها و بسیاری از اقدامات دیگری با رویکردی سازگاری دارد که معلم را یکی از ارکان اصلی توسعه و پیشرفت بداند و نقش پیشرو و الگو بودن او را بپذیرد، آنگاه همه تلاشها به سمتی میرود که معلم در صدر نشیند. |
- ۲۶ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۷